ابوالفضل پورعرب، یکه قهرمان سینمای دهه هفتاد شمسی، این هفته با سلامتی كامل روی صندلی سیوپنج نشسته اما پر از گلایه و خستگی است؛ خستگی از بیمعرفتی و بیمرامی تمام آنهایی كه در این سینما تنهایش گذاشتند و در روزهایی كه باید كنارش میبودند، نبودند. او در گفتوگو با فریدون جیرانی از روزهای جوانی و ورودش به سینما، تا دوران اوجش که ستاره شد، معروف شد، و پولدار شد، و تا روزهای سخت میانسالی و تنهاییاش روی تخت بیمارستانها گفته است؛ روزهایی كه هرچند تلخ است اما به او فرصت داد بداند از دنیا چه میخواهد.