شبنم مقدمی از تجربه خاصش در زندگی خود می گوید. او صحبت های خود را از تصمیم به پایان دادن به زندگی اش آغاز می کند. او موقعیت آن لحظه خود را در اوج ناکامی و سرخوردگی از اشتباهات سرنوشت ساز زندگی توصیف می کند. شبنم مقدمی از آرزویش برای ورود به دنیای هنر و ادبیات از کودکی را بیان می کند. از کارهایی که علی رغم مخالفت ها برای دیده شدن و مطرح شدن انجام می داد و نتیجه مورد نظر را نمی گرفت. او در سخنرانی خود به این جمله اشاره می کند که " چیزی در درون من مایل به زندگی بود تا مایل به مرگ". داستان اتفاقات تاثیر گذار بعد از این اتفاق را در زندگی خود شرح می دهد.